کد مطلب:29228 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110

عبدی کوفی












.

4007. او كه از شاعران ستایش شده از سوی اهل بیت علیهم السلام است، می گوید:

سلامم را به گوری در نجف برسان

كه با وفاترینِ عرب و عجم را در خود، جای داده است.

احساست را نسبت به خدا در اظهار خاكساری به درگاه او قرار ده

و در این حال، بهترین وصی و داماد بهترین پیامبر را صدا كن.

و بگو:ای ابو الحسن! آنان كه از فرمان تو

روی گرداندند، به بدترین سرنوشت، گرفتار آمدند.

چرا از راه رستگاری سر برتافتند - در حالی كه

تو آن را آشكار ساختی - و راه های دشوار را در پیش گرفتند؟

و تو را از حكومتی كه دستِ غاصبِ فردی قریشی

زمامش را گرفته بود گرفته بود، دور كردند.

تا آن جا كه می گوید:

نخستین كسی كه پیامبر به بیعت با تو

وصیّتش كرده بود، چه زود پیمان شكست.

تا آن كه سومین آنان، ردای خلافت پوشید

و آن را از جدّی بودن به بازی كشاند.

جاهلیّت، همچون پیشترها، بازگشت

شرایطی كه گرگ ها در آن، طعمه را از هم می قاپیدند.

در غدیر خم، برای آنان پندی كافی بود

آن گاه كه احمد هدایتگر بر جهاز شتران قرار گرفت.

در حالی كه مردم در اطرافش گرد آمده بودند

و در خدمتش نشسته و گوش كننده بودند، و منتظر [گفت]:

برخیز - ای علی - كه به من فرمان داده شده

به مردم بگویم، و اِبلاغ از جانب من، سزاوارتر است.

[ ای مردم! ] من علی را به عنوان راهنما و نشان

پس از خود، نصب كردم و علی، بهترین منصوب است.

با تو بیعت كردند و همه دستشان را دراز كردند

به سوی تو، از ورایِ دلی كه از تو رویگردان بود.

تا آن كه می افزاید:

تو را مناقبی است كه شمارش كنندگان

از شمارشش ناتوان اند و نویسندگان از نوشتن آن عاجزند.

چون خورشید بازگشت، هنگامی كه نمازت را نخواندی

و آفتاب، غروب كرد

چنان خورشید برایت برگشت كه گویی شهاب ندرخشیده

و خورشید، غروب نكرده است.

در اعلان سوره برائت، شگفتی هایی است

كه از دیده دور و نزدیك، دور نمانده است.

و [ نیز ] در شب رفتن پیامبر به غار ثور كه تو در آرامش كاملْ صبح كردی

و غیر تو انباشته از ترس بود.

تو جز برادر رهبر و یاور او

و نمایشگر حق و ستایش شده در كتب آسمانی نیستی.

و [ نیز ] شوی پاره تن پیامبر، زهرا

و نگهدارنده او و پدرِ پسران نجیب او.[2].









    1. ابو محمّد سفیان بن مصعب عبدی كوفی از شاعران اهل بیت علیهم السلام) است كه با دوستی و شعرش به آنان ارادت می ورزید و به خاطر صدق نیّت و دلبستگی به آنان مورد قبول آنان بود. امام صادق علیه السلام می فرمود:«به فرزندانتان شعر عبدی را آموزش دهید؛ چون اشعار او طبق دین خداست» (رجال الكشّی:747/704/2) او جز درباره خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله شعری نسروده است و اگر كسی در شعر وی و نیكویی، دلنشینی، روانی، شیرینی و استواری آن بیندیشد، خواهد دانست كه سخن بزرگِ شاعران، سیّد حمیری در حقّ وی كه گفت:«او در بین خاندانش شاعرترین است»، سخنی بجاست (ر. ك:الغدیر: 294/2-297).
    2. الغدیر:293 - 291/2.